یه ترس خوشگل و کوچیک
راستین بچه ی ترسویی نیست ولی نمیدونم چرا چند روز پیش از یه چیز کوچیک ترسید.
یه مگس اومده بود توی خونه و راستین برای اینکه اون رو از خودش دور کنه دستهاشو تکون داد و سریع دوید پشت سر من قایم شد و از جایی که پناه گرفته بود یواشکی اونو نگاه میکرد کلی به این کارش خندیدم .
این عکس مگسه
این هم آقا راستین که از پشت سر مامانی یواشکی نگاش میکنه
به نگاهش و خنده زیرپوستیش دقت کنید
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی