سفرنامه ترکیه آقا راستین (2)
استانبول یه پارک خیلی بزرگ داره به نام گل حانا (گلخانه) که یه درش سمت توپکاپی بود و بعد از کلی پیاده روی به انتهای پارک میرسی که به ساحل دریای مرمره منتهی میشه.
پارک خیلی آروم و زیبایی بود با درختهای خیلی بلند که گرمای هوا رو کاملا تعدیل میکرد و شما چند تا بچه رو پیدا کرده بودی و کلی باهاشون بازی کردی.
فکر میکنم بیشتر از 50 دفعه از روی این پل دویدی و رد شدی
بعد از دقایق زیادی که پیاده روی کردیم رسیدیم به انتهای پارک و از اونجا بعد از یه پیاده روی 10-15 دقیقه ای رسیدیم به ساحل دریای مرمره که خیلی خیلی زیبا بود و پر از کشتیهای ریز و درشت که اینطرف و اونطرف میرفتند و در ساحل هم مردم ماهیگیری میکردن، موجهای ریز، دریا رو خیلی زیبا کرده بود و از اونجایی که ما ظهر اونجا بودیم نور خورشید هم به این زیبایی افزوده بود.
شما هم همه اش میگفتی بریم ماهی بگیریم، بریم ماهیگیری و تقریبا گیر داده بودی به یه چوب ماهیگیری که خدا کمکمون کرد
زود برمیگردم