دو سال و سه ماهگی عزیز مامان و بابا
آقا راستین با پیشنهاد عمه منصوره می خواست پاهاشو توی سینک بذاره ولی کم کم همه بدنش داخل سینک رفت و مشغول آب بازی که خیلی هم عاشقشه، شد.
مامان بزرگ که نگران سرماخوردن راستین بود و به مامانی می گفت راستین هم در جواب مامان بزرگ میگفت نگران نباشید، چرا نگرانی؟
اینجا هم وقتیه که راستین بعد از اینکه با بابایی به کارواش رفته بود، مشغول شستن ماشینش شد.
اینجا هم راستین داره به مامانی کمک میکنه و ظرف میشوره
اینجا هم دقت میکنه ظرفه تمیز شده یا نه؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی