راستینراستین، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

راستین عزیزترین پسر دنیا

یه روز خوب با مامانی

1391/9/13 20:44
نویسنده : سارا
1,089 بازدید
اشتراک گذاری

امروز ٢٩ آبان ماه، حس کردم که باید یه کم بیشتر با راستین باشم به همین دلیل مرخصی گرفتم و یه روز کامل رو با راستین گذروندم. خیلی روز خوبی بود، همه اش نگران بودم نگرانکه نکنه هوا بارونی و سرد باشه و من نتونم راستین رو پارک ببرم برای همین تا راستین بیدار بشه چندین بار رفتم پشت پنجره و وضعیت هوا رو چک کردم ولی خدا روشکر نزدیک ظهر که راستین هم بیدار شده بود هوا گرمتر شد و وقتی به راستین صبحونه دادم آماده شدیم و رفتیم سوار ماشین شدیم. اولش کلی دنبال تخته مگنتی گشتم ولی پیدا نکردم بعد هم رفتیم پارک. راستین مشغول بازی شد و من هم دنبالش میدویدم مثل اینکه راستین اون پارک رو خیلی بیشتر از من می شناخت(چون با بابایی خیلی اونجا رفته) بالاخره راستین همه جای پارک رو به مامانی نشون داد و با کلاغها یه کم بازی کرد و بعد از اینکه حسابی خوش گذروندیم یه بستنی میوه ای نوش جان کردیم، اومدیم خونه. آخ که چقدر خوش گذشت. با خودم تصمیم گرفتم که هر از چندگاهی مرخصی بگیرم و از این روزهای خوش بیشتر داشته باشیم.

عشق من، مامانی خیلی دوستت داره.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامی کیارش و کیانا
14 آذر 91 14:51
راستین باید به داشتن همچین مامان خوبی افتخار کنه آفرین سارا جون تو می تونی
لطفا دوباره واسه پسرمون مرخصی بگیر


باشه. مرسی عزیزم
زرین
14 آذر 91 21:32
سارای جان، عزیزم اینطور که من از نوشته ات استنباط کردم این تو بودی که راستین بردت پارک


دقیقا همینطوری بود
مریم
14 آذر 91 21:32
می دونم چقدر بهتون خوش گذشته ، کاشکی منم باهاتون میومدم ...


کاشکی
مامان محمدرهام جون
15 آذر 91 23:50
چقدر خوب که بهتون خوش گذشته. ان شالله همیشه شاد وسلامت باشید. با افتخار لینک شدید عزیزم
زرین
22 آذر 91 21:26
مامان سارا چرا قسمت راستین به دنیا اومد، ناقصه؟


من هم تازه متوجه شدم حتما تکمیلش میکنم مثل اینکه ذخیره نشده