نه ماهگی راستین گله
راستین عزیزم اولین سال نو مبارک
راستین و مامان از اینکه میتونن دو هفته، تمام روز کنار هم باشند خیلی خوشحال بودند. عزیزم دلم برای اینکه عصرها بخوابونمت و اینکه هر روز با هم به گردش بریم خیلی تنگ شده.
دیگه پسرم بزرگ شده و مثل مردها رفتار میکنه هرجا میریم آروم میشینه و به هرچیزی که اطرافش هست دقت میکنه.
راستین علاقه زیادی داره که پتو، روفرشی و... را دو خودش بپیچه و اونو جمع کنه این هم مدرکش
یه اتفاق جالب توی این ماه افتاد، مامانی به پیشنهاد مامان بزرگ شبها راستین رو بدون پوشک خوابوند و آقا راستین هم تونست بدون خیش کردن رختخوابش تمام شب رو بخوابه و بعد از اون همیشه موقع خواب ادرارش رو کنترل کرد و به نظر من این برای یه کودک نه ماهه کار خیلی بزرگی بود.
هنوز هم آب از دهانم روان است و یکی یکی دندونهام داره نمایان میشه.
کم کم داری بلند میشی و دستت رو به هر چیزی میگیری و خودت رو بالا میکشی تا تمام قد بلند بشی، این روزها برای من و بابایی روزهای خیلی خوبیه که می بینیم پسرمون بزرگ شده و داره کم کم راه میافته، خدایا شکرت.